موریس ای گودمن، متولد سال 1945، یک نویسنده و سخنران آمریکایی است.
داستان زندگی او اما در این یک جمله خلاصه نمی شود. زندگی او برای انسان های بسیاری در دنیا الهام بخش بوده است و لقب "مرد معجزه" را از آن او کرده است.
موریس در 35 سالگی فرد کاملاً موفقی بود. او از فروشندگان برتر خدمات بیمه در جهان محسوب می شد و زندگی اش مملو از موفقیت، شهرت، و ثروت بود. در اینجا بود که او صاحب هواپیمای جدیدی شد که مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد.
موریس، که در یک بعد از ظهر در هواپیمای خود در پرواز بود، موفق نشد هواپیما را با موفقیت فرود بیاورد و به سختی به زمین برخورد کرد. در اثر این تصادف بسیار سخت، گردن او از دو جا شکست، ستون فقرات او خرد شد، و همه ماهیچه های اصلی بدن او از بین رفت. بدن او قادر به انجام حتی ساده ترین وظایف فیزیکی خود نبود به طوری که حتی نمی توانست بدون دستگاه تنفس و به صورت ارادی نفس بکشد و یا چیزی بنوشد. او به طور کامل فلج شده بود و تنها کاری که می توانست انجام دهد پلک زدن بود. پزشک او معتقد بود که موریس تا آخر عمر یک زندگی گیاهی خواهد داشت.
اما موریس که پزشکان به او لقب "مرد معجزه" را داده اند، تصمیم گرفته بود تا کریسمس آینده با پای خود از آن بیمارستان بیرون برود. او در مورد تصور پزشکان از وضعیت آن زمان او می گوید: "این تصوری بود که آن ها از من داشتند. اما مهم نبود آن ها چه فکر می کردند. آنچه اهمیت داشت این بود که من چه فکر می کردم." او هر لحظه به آنچه در سر داشت می اندیشید و خود را سالم تصور می کرد. تنها چیزی که در بیمارستان می توانست روی آن کار کند، ذهنش بود. او می گوید: "تا زمانی که ذهن خود را در اختیار دارید، می توانید دوباره همه چیز را درست کنید."
موریس در اثر تصادف پرده دیافراگم خود را از دست داده بود و در نتیجه نمی توانست بدون دستگاه نفس بکشد. او می گوید: "در ذهنم این صدا را می شنیدم که می گفت نفس عمیق بکش... نفس عمیق بکش....". او پس از مدتی قدرت تنفس خود را بازیافت و دکتران و پرستاران را با شگفتی مواجه کرد.
او می گوید: "من نمی توانستم به هیچ چیز اجازه دهم که به ذهنم راه یابد و مرا از هدف و تصوری که در ذهن داشتم دور کند."
موریس با ایمان، شهامت و اراده ای قوی آن چنان بر روی تنها هدف خود یعنی سلامتی دوباره تمرکز کرده بود که سرانجام به آن دست یافت... او در کریسمس، همان طور که می خواست، با پای خود از آن بیمارستان بیرون رفت. روزی که می گوید هیچ گاه فراموشش نخواهد کرد. او نه تنها جسم خود را از نو ساخت، بلکه به نگرشی جدید به زندگی نیز دست یافت.
او می گوید: "اگر بخواهم زندگی ام را و آن چه که یک انسان قادر است در زندگی انجام دهد خلاصه کنم باید بگویم: یک فرد به همان چیزی تبدیل خواهد شد که به آن می اندیشد."
موریس معتقد است همه ما می توانیم بیاموزیم خوشحال باشیم، آرامش ذهنی داشته باشیم و فرقی نمی کند زندگی با ما چه می کند؛ ما می توانیم به همه اهداف و آرزوهایی که در سر داریم، دست یابیم.
موریس ای گودمن امروزه سخنرانی بسیار صاحب نام است. او در دنیا سفر می کند، تجربه زندگی خود را با میلیون ها انسان به اشتراک می گذارد و فلسفه اش در مورد دستیابی به اهداف و رشد فردی را به دیگران می آموزد.